یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۲۳:۵۱
۰ نفر

امید بهشتی*: وقتی از دره و آبشار زیبای اوسون حرف می‌زنم، فقط کوهنوردها متوجه می‌شوند چه می‌گویم اما درک این واقعیت که تعداد کوهنوردهای حرفه‌ای و نیمه حرفه‌ای و حتی آماتور بسیار بیشتر از آنی است که بتوان شمرد، مرا قانع کرد که این یادداشت را بنویسم.

اوسون

كنار دره و آبشار اوسون، هتل ـ رستوراني هست به همين نام. نوعي پاتوق براي رفع خستگي، ديدن دوستان و در پناه ماندن از باد و باران. شنيده‌ها حاكي است كه در ازاء مبلغي معقول! مي توانيد شب را بمانيد. با همراه‌تان! البته اين محل، جايي براي چاي نوشيدن و غذا خوردن هم هست. گو اينكه شما حق نداريد با خودتان غذا ببريد و فقط بايد از بوفه‌ي هتل خريد كنيد.

تا اينجاي كار، ايرادي به نظر نمي رسد اما در واقع، اينطور نيست. روي ديوارها تابلوهايي نصب شده كه شما را از «همراه بردن وسايل شخصي» بر حذر مي دارد (در اينجا «وسايل شخصي» به معني غذايي است كه از خانه برداشته‌ايد. از نان و پنير بگيريد تا هر غذاي ديگري كه هوس كرده‌ايد در كوه بخوريد) موضوع اينجاست كه اگر شما معني هشدار مدير هتل را نفهميد و يا نگران باشيد كه ساندويچي كه از خانه برداشته‌ايد بيات شود و به آن گاز كوچكي بزنيد، بلافاصله يكي از مديران (بله! مدير! نه يكي از كاركنان) مثل قرقي بالاي سرتان ظاهر مي شود و با بدترين لحني كه بتوانيد (يا نتوانيد) تصورش را بكنيد از شما مي خواهد غذاي‌تان را جمع كنيد و الا بيرون برويد! اگر صرفن به برخورد او اعتراض كنيد، لحن طرف خشن‌تر خواهد شد، صدايش بالاتر خواهد رفت و در ادامه، ممكن است ـ چنان كه من به چشم ديدم ـ سرتان داد بزند و تهديد كند كه اگر دوباره به آنجا پا بگذاريد هر چه ديده‌ايد از چشم خودتان ديده‌ايد!

اين اتفاق، جمعه‌ي گذشته باز هم تكرار شد و من شاهد بودم كه به آقاي بسيار محترمي ـ كه فقط يك لقمه! از نان و پنير خودش خورد آن هم بعد از اينكه چاي خريده بود‌ـ عينا اين جملات گفته شد. با صداي بلند و عصبي و چاشني وقاحت و زنندگي: «اگه يه بار ديگه پاتو اينجا بذاري هر چي ديدي از چشم خودت ديدي!»

مي‌پذيريم كه حقوق صاحب يك فضاي خصوصي ـ مثلا هتل ـ بايد محفوظ بماند اما آيا مدير همچو محلي حق دارد ديگران را مجبور كند از او خريد كنند؟ از منظر حقوقي، پاسخ قطعا منفي است. مدير هتل مجاز است كه مشتريانش را دعوت كند تا از او خريد كنند يا اينكه حضور مشتري را در محل، منوط به خريد كند اما نمي تواند مشتري را راه بدهد و بعد او را وادار كند كه از غذاي خودش نخورد. تجربه‌ي من ـ به عنوان يك كوهنورد ـ نشان مي‌دهد كه از هر بيست نفري كه به هتل اوسون مي آيند، تنها يك نفر با خود غذا مي آورد. اغلب كوهنورداني كه به «اوسون» مي آيند، آماتور و نيمه حرفه‌اي هستند و مقصد نهايي‌شان همان اوسون است و بالاتر نمي روند و طبعا غذايي همراه خود ندارند. جالب اينجاست كه هيچ كافه‌دار يا رستوران‌دار بين راهي ـ چه كوه و چه جاده ـ هرگز مزاحم حضور مردم و مراجعه‌كنندگان نمي‌شود چون به فراست مي‌داند كه شلوغي محل كسبش ديگران را جذب خواهد كرد و باعث شهرتش خواهد شد و بالاخره از ميان همين جمع مهمان هم كسي پيدا مي شود كه خريد كند.

من پيشنهاد كردم كه هتل «اوسون» تا اطلاع ثانوي تحريم شود. يعني تا وقتي كه تابلوها را بردارد و بپذيرد كه مهمان مي تواند با خود غذا داشته باشد و البته با لحني مهمان‌نوازانه از كوهنوردان بخواهد كه «مهمان غذاي هتل باشند و طعم خوراكي آنها را بچشند.» اين تحريم نه تنها به حفظ و ارتقاء حرمت كوهنوردان ـ از هر گروهي ـ كمك خواهد كرد بلكه در بهبود كيفيت غذاهاي هتل نيز مؤثر خواهد بود و لذت شما را از كوهنوردي در آن منطقه افزون خواهد كرد و حتي به تعداد كوهنوردان نيز خواهد افزود (telegram\kuhban) نيازي نيست كه از زيبايي‌هاي آن منطقه صحبت كنم گر چه وقتي از دره و آبشار زيباي «اوسون» حرف‌مي‌زنم، فقط كوهنوردها متوجه مي‌شوند چه مي‌گويم اما درك اين واقعيت كه تعداد كوهنوردهاي حرفه‌اي و نيمه حرفه‌اي و حتي آماتور بسيار بيشتر از آني است كه بتوان شمرد، مرا قانع كرد كه اين يادداشت را بنويسم.

* همشهري جوان - ارديبهشت 95

کد خبر 333857

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha